تئوری‌های طرفداران انیمه‌ی حمله به غول

دنیای حمله به غول‌ پر از ضد و نقیض است! در این انیمه یکی پس از دیگری حوادث و رویدادهایی به وقوع می‌پیوندد که برای ما طرفدارها و مخاطبینِ آن، سوال‌های زیادی راجع به دلایل هر اتفاق پیش می‌آورد.
اما گاهی اوقات، خودِ طرفدارها باید جواب سوال‌های خود را بیابند. پس با انیمه سابتایتل همراه باشید تا تئوری‌های طرفداران را درمورد فصل دومِ پخش‌شده و سوم که پیشِ رو است بدانیم. لازم به ذکر است که منابع ما در این نوشتار، هردوی مانگا و انیمه را شامل می‌شود پس حواستان به اسپویل‌های سنگینِ پیشِ رو باشد!!! نگید نگفتیم!😃

داستانِ ارن یگر، بشریت و غول‌ها، حالا حالاها سرِ درازی داشته و نتیجه‌ی ذهن‌های خلاقِ پسِ این تئوری‌های طرفدارنِ حمله به غول، ناشی از سوال‌های پاسخ‌داده‌نشده‌ی پر اوهام، مشکوک و گاهی‌اوقات همراه با جزئیاتِ فوق‌العاده‌ی علمیِ پشتِ آن است.

اتک آن تایتان با آن‌همه پرش‌های زمانی، پیچش‌های دیوانه‌وارِ داستان، و رازهای مگو و تاریک‌‌اش، هنوز وقایع و رویدادهای بسیاری دارد که از نبودِ ارتباطی منسجم با داستان رنج می‌برد. در حال حاضر، در مورد حقایق راستینِ پشت آن‌ها، تنها می‌توانیم دست به دامان حدس و گمان شویم. در عین حال، طرفدارهای این انیمه با تئوری‌هایشان، تصویری رنگارنگ برای ذهن‌های کنجکاو خلق کرده تا پر کند دیوار اش را از هرآنچه که از آن خالی‌است.

۱. آرمین راوی داستان است

در انیمه به زبان ژاپنی و همچنین نسخه‌ی دوبله‌ی انگلیسیِ آن، راویِ حمله به غول هم‌صدا با صداپیشه‌ی آرمین آرلرت است.🤔  مارینا اینوئه و جاش گِرِل هردو درنقش آرمین به صداپیشگی می‌پردازند. همین امر در میان طرفدارها، گمانه‌زنی درمورد راوی بودنِ آرمین در این سریال را بالا برده.

شاید این،‌ آرمینِ چندسال بعد است که دارد همه چیز را برای ما و یا کتابی تاریخی می‌نویسد!

صدای راوی، صدای آرمین بزرگسال است، درواقع خودِ آرمین است هرچند وقتی که بزرگ‌تر شده است!

به نظر که محتمل و باورکردنی می‌آید.😑

نظر شما دوستان چیست؟

۲. غول‌ها به خاطر این‌که به دنبال برگشتن به حالت انسانی خود هستند، آدم‌ها را می‌خورند

غول‌ها دیوانه‌وار به دنبال خوردن و بلعیدنِ آدم‌ها هستند، حتی با این‌که امکان هضم و دفعِ آن را نیز ندارند.😅 پس چرا؟ طبق گفته‌های کاربری در ردیت، باوری عمومی وجود دارد که می‌گوید غول‌ها به صورت ناخودآگاه می‌دانند که اگر انسانی غول‌شونده (تایتان شیفتر) را نوشِ جان کنند، دوباره به حالت انسانی خود بر می‌گردند.
بنابراین، هر آدمی که پیدا کنند، دنبال کرده و به امیدِ‌ آن‌که یک غول‌شونده باشد، آن را با حرص‌ و ولع می‌خورند تا دوباره آدمیزاد شوند. گرچه در صورت و حرکات خود، انگیزه و محرکی دیده نمی‌شود!😑

اما فرد دیگری نوشته‌ای دارد که در آن عنوان می‌کند غول‌های بزرگ‌تر و ترسناک‌تر در واقع به دنبال حفظ کردنِ انسانیت خود هستند؛
برای همین هم، ناخودآگاه، از فردی به فردی دیگر یورش برده تا شاید غول‌شونده‌ای شکار کنند تا دوباره آدمیزاد گشته و طلا شوند!

۳. کریستالِ آنی، از آن محافظت می‌کند تا روزِ موعودش فرا رسد

آنی، رازهای بی‌شمار و داستانی بس عمیق همراه خود دارد که در آینده به آن حتما پرداخته خواهد شد.👺
البته وقتی که از این پیله‌ی کریستالی بیرون آید! طبق نظریه‌ی این کاربر، آنی وقت زیادی برای زنده ماندن نداشته ولی این پیله‌ی کریستالی باعث می‌شود تا روندِ مرگ‌اش آهسته‌تر پیش رود.
اگر این‌طور باشد، حفظِ قوا و نیروی باقی‌مانده‌ش برای نبردی نهایی و هیجان‌انگیز، حتما به نفع‌اش تمام خواهد شد.
پیش‌بینی می‌شود که این نبرد به احتمال زیاد با درمقابل مارلی (ماره)خواهد بود.

اگر جوخه‌ی شناسایی(لشکر پیشرو) بتواند آنی را راضی کند تا به آن‌ها ملحق شود — خواه از روی عصبانیت و خواه از روی انتقام‌خواهی از کسانی که او را در این وضعیت رها کرده‌اند— داستان روندی تازه به خود خواهد گرفت و آنی، بازگشتی طلایی خواهد داشت.

باوری عمومی وجود دارد که می‌گوید غول‌ها به صورت ناخودآگاه می‌دانند که اگر انسانی غول‌شونده (تایتان شیفتر) را نوشِ جان کنند، دوباره به حالت انسانی خود بر می‌گردند.

۴. ارن از غول‌های درونِ دیوار، برای دفاع از انسان‌ها بهره خواهد جست

دیواری که از انسان‌ها دربرابر یورشِ بی‌امانِ غول‌ها دفاع می‌کند، تا آنجایی که ما از آن مطلع هستیم، درواقع از غول‌ها ساخته شده است. ولی سرنوشتِ آن‌ها چه خواهد شد؟ این کاربر فکر می‌کند که آن غول‌ها، به‌عنوانِ سلاحی نهایی و کیش‌و‌مات‌کننده، توسط ارن استفاده خواهند شد. با هزاران غولی که درونِ دیوارها جا خوش کرده‌اند، آن‌ها بی‌گمان “نیرومند‌ترین سلاح برای پایان دادن به جنگ درمقابل مارلی (ماره) هستند.

۵. بدن غول‌ها ترکیبی از مخمر است

این یک تئوریِ خوب‌فکر شده و علمی‌ درمورد ساختار فیزیکی غول‌هاست، طرفدارها نظریه‌پردازی کرده‌اند که غول‌ها درواقع از مخمر(نوعی کپک) ساخته شده‌اند. مخمرهای فعال در گوشه و اطراف دیوار سینا به وفور یافت می‌شود، جایی که پر از غول‌ است. طرفداران رابطه‌های بی‌شماری درمورد مخمر و رفتار غول‌ها—غول‌های سرگردان و دیوانه— یافته‌اند.

کاربری اشاره کرده است که مخمر، مقدار زیادی گاز و گرما تولید می‌کند، درست همانند بدن‌ِ غول‌ها! درحالی که اشعه‌ی فرابنفش فرایند تخمیر را تسریع می‌کند. به این معنی که اگر بخش اعظمی از بدن غول‌ها از مخمر باشد، پس دلیل کاهلی و رخوتِ آن‌ها در شب توجیه می‌شود، زیرا خورشید منبع انرژیِ آن‌ها است. به نظر این ایده بسیار متقاعد‌کننده می‌رسد.

۶. دیوارها توسط انسان‌هایی که می‌توانستند به غول تبدیل شوند، ساخته شده است

انسان‌‌ها برای حفاظت از خود درمقابل غول‌های آدم‌خوار، دیوارهای بزرگی بنا کرده‌اند. درحالی که باقیِ طرفدار‌ها معتقد به ساخته شدنِ دیوار توسط غول‌ها دارند، این کاربر، این نظریه را داده است که ممکن است دیوارها توسط انسان‌های غول‌شونده ساخته شده باشد، به این معنی که دیوارها توسط انسان‌هایی که دائما به شکل غول هستند، در دوایری مشخص قرار گرفته‌اند. چیزی که هوش از سر آدم می‌پراند این است که گفته می‌شود این دیوارها بیش‌از ۱۰۰ سال است که قدمت دارد، پس این آدم‌های غول‌شونده، سال‌های درازی‌است که به این شکل درون دیوار قرار گرفته‌اند! همان کاربر پیش‌بینی می‌کند که آن آدم‌های بخت برگشته، به اجبار تن به اسارت در دل دیوار داده‌اند تا آن را شکل بدهند.

۷. سرآخر، میکاسا تنهای تنها خواهد شد

ارن، آرمین و میکاسا از کودکی باهم بوده‌اند. ارن و آرمین به صورت کلاسیک، مصمم به کشتنِ غول‌ها و نجات بشریت هستند درحالی که برای میکاسا، تنها نجات و حفظ سلامتی ارن مهم است.😻 این کاربر عنوان کرده است که به احتمال زیاد، ارن جان خود را برای نجاتِ نوعِ انسان فدا کرده و قربانی می‌شود، چیزی که هم‌اکنون نیز در شخصیت و مرام او نیز قابل مشاهده است. وی اضافه کرده است در صورتی که ارن نیاز به قدرت غولیِ بیش‌تری پیدا کند، احتمالا مجبور به خوردن دیگر انسان‌ها، مخصوصا آرمین خواهد شد😱 و به این ترتیب، میکاسا تنها بازمانده‌ی آن سه‌دوستِ دوران کودکی خواهد بود، شخصیتی که تنها بودن را بسیار تجربه کرده و تلاش می‌کند تا دیگر این حس را تجربه نکند!😢

ممکن است دیوارها توسط انسان‌های غول‌شونده ساخته شده باشد…  آن آدم‌های بخت برگشته، به اجبار تن به اسارت در دل دیوار داده‌اند تا آن را شکل بدهند

۸. ارن کروگر، همان ارن یگر از زندگی قبلی‌‌اش است

برخی از نظریه‌پردازان حمله به غول، ایده‌ای داده‌اند مبنی بر این‌که سرباز ارن کروگر، همان ارن یاگر(یگر) است که در بدنی جدید حلول کرده و به همین دلیل بوده که وی میکاسا و آرمین را قبل از تولدشان می‌شناخته.

در پستِ یک انجمن انیمه‌ای، این کاربر عنوان کرده که تئوری تناسخ چندان هم بیراه نیست،‌ زیرا در این انیمه‌ی سریالی، از حماسه‌ها و داستان‌های محلی نروس‌ها (وایکینگ‌ها—اسکاندیناوی‌ها) اقتباس فراوانی شده‌است. نورس‌ها باور داشته‌اند که هرگاه کسی بمیرد، روحش در کالبد نوزادی که به افتخار وی، هم‌اسم‌اش شده است، دوباره حلول خواهد کرد. این تئوری به راحتی توضیح می‌دهد که چرا پدرِ ارن این نام را برایش اختیار کرد؛ تا ارن کروگر بتواند دوباره به زندگی برگردد!

۹. حمله به غول، تجسمی از جنگ جهانی دوم است

نه تنها شباهت‌های فاحشی که در سیستم نظامی انسان‌ها، بیننده را به این فکر سوق می‌دهد که یک کپی تمام‌عیار از جنگ جهانی دوم است، بلکه قسمت‌هایی از انیمه همسو با گفته‌ها و ادبیاتِ مربوط به وقایع بمباران هیروشیما است. همانطور که نویسنده و تصویرگر جی.ای گالاس اشاره کرد، در انیمه لحظه‌ها و سکانس‌هایی وجود دارد که با وقایع رخ داده در مانگای “گن پابرهنه” اثری از کیجی ناکازاوا هم‌خوانی دارد!

وی همچنین عنوان کرد که تایتان‌ها از لحاظ بصری، به نوعی شبیه بعضی از قربانیان بمب اتمی هستند، و این، تنها ارتباط اش با جنگ جهانی دوم نیست. همچنین کاربری دیگر شباهت‌های دیگری را رو کرده است. او مدعی شده که هردوی عنوان و موضوع انیمه “موازی با فرمانده‌ی جنگ جهانی دوم، یاماموتو است” که در نامه‌ای بعد از حمله‌ به پرل هاربر نوشته: ترسم از آن است که حمله‌ی ما، ثمره‌ای جز بیدار کردنِ غولی بس بزرگ و خفته و قرار دادنِ تصمیم و اراده‌ای وحشتناک در درون‌اش نداشته است!
شما باور می‌کنید؟

ترسم از آن است که حمله‌ی ما، ثمره‌ای جز بیدار کردنِ غولی بس بزرگ و خفته و قرار دادنِ تصمیم و اراده‌ای وحشتناک در درون‌اش نداشته است!

۱۰. برتولت برادر گابی یا پیک است.

یا پیک یا گابی اربتاطی نزدیک با برتولت دارد. هرکدام از آن‌ها می‌توانند شکاف‌هایی از سوال‌های بی‌جواب را در این داستان پر کنند. نظریه‌پردازی گفته که مارلی در ” آوردن و قرار دادن کودکان یک خانواده در میان اعضای خودشان” فایده‌هایی می‌بینند.

اگر خواهر برتولت، گابی باشد، می‌تواند نکته‌هایی را روشن سازد،‌ مخصوصا این‌که چرا راینر انقدر به او وابسته است.

۱۱. حمله به غول با داستان پایان دنیای نوستراداموس هم‌خوانی دارد

ارتباطِ عددشناسیِ حمله به غول با تئوری پایان دنیای نوستراداموس نظریه‌ی کاربری‌ است که معتقد است خورشیدِ زندگانی انسان‌ها در سال ۹۹۹ غروب می‌کند، و عدد ۱ در سال ۱۹۹۹ تئوری پایان، اشاره به اوجِ داستان دارد. بشریت به یکی از دو روش به پایان خود می‌رسد، طبق نظریه‌ی این شخص، یا دنیا به پایان خویش می‌رسد یا این‌که خط زمانی از نو می‌شود.

از آنجا که زنده ماندن ارن تا سال ۹۹۹ نامحتمل است، ممکن است یکی از نوادگان‌اش تمامیِ قدرت‌های دیگر غول‌شوندگان را گرفته و تبدیل به شخصیتی خدامانند شده و خط زمانیِ حاضر را مجبور به از نو شدن کند؛ یا این‌که یمیر فریتز به نحوی زنده شده و با قدرت‌اش پایان دنیا را رغم زند.

۱۲. مارکو نمرده است، او یک غول‌شونده است

وقتی در فصل اول، جوخه‌ی عملیات ویژه به دنبال آنی بود، در قسمت ۲۰، شخصی شنل‌پوش ردِ جوخه را گرفته، مداخله کرده و به سرعت گانتر را می‌کشد. کاربری نظریه‌ای شنیدنی دارد. او گفته که با مشاهده‌ی دقیق، جیزئیاتی مانند ژاکت نارنجیِ نمایان از پسِ کلاه این شخص، بینی تیز و کوچکِ آن، قابل تشخیص است. آن‌ها به این نتیجه رسیده اند که به نظر نمی‌رسد حمله کار آنی بوده.

به‌جای آنی، این احتمال وجود دارد که شخصِ پشت نقاب در حقیقت مارکو بوده. حتی کک و مکی که داشته شبیه مارکو است. گرچه از دید دوستان سربازش کشته شده است، اما مارکو ممکن است که در حقیقت یک غول‌شونده بوده که موفق به فرار گشته.

۱۳. ارن مسافر زمانی از آینده است تا از انسان‌ها در مقابل انقراض محافظت کند

تئوری‌های متفاوتی وجود دارند که حدس می‌زنند ارن مسافر زمانی از آینده است، کسی که تنها هدف‌اش نجات انسان‌هاست. همه‌ی آن‌ها دلیل‌شان از عنوان و صحنه‌ی بازگشایی اولین قسمت از اولین فصلِ آن، “به تو، ۲۰۰۰ سال بعد از حالا” ناشی شده است، که به سریال نوعی ظاهری مکاتبه‌ای مانند داده است.

این کاربر گفته که در صحنه‌ی بازگشایی مانگا، گفته‌های میکاسا به ارن این است: “تا بعد، ارن”، و بعد از اینکه او از خوابِ مرموزش بیدار می‌شود، می‌گوید که موی میکاسا بلندتر به نظر می‌رسد. اما این تنها خبری از حوادث آینده است که یک حلقه‌ی زمانی عظیمی شامل ماشین‌های زمان، مرگ ارن، تولد دوباره‌ی بعدی‌اش، و انقراض اجتناب‌ناپذیر انسان‌ها است.

۱۴. حمله به غول نمایانگر تقابل بین ژاپن و چین است

زمزمه‌های سیاسی در مورد حمله به غول کم نبود. خیلی از طرفدارهای مخالفین سیاست‌های چین، آن را به چند روش جالب، به رابطه‌ی بین ژاپن و دولت چین ربط می‌دهند.

یکی از معترضین به چین گفته: شاید ما ارن و میکاسای گرفتار در دیوار رز باشیم. که غول‌ها را به همسایه‌ی ژاپن، چین، نسبت داده. شخص دیگری دیوارها را به اقیانوس‌های ژاپن و جوخه‌ی شناسایی را به نیروی دریایی ژاپن نسبت داده.

۱۵. حمله به غول درباره‌ی گیاه‌خواری و گیاه‌خوار بودن است

حمله به غول درباره‌ی آدم‌هایی است که در اسارت، زنده زنده توسط غول‌ها خورده شده و کشته می‌شوند. طبیعی‌است که بعضی از طرفدارها باور دارند که حمله به غول به شدت از گیاه‌خواری و این سبک از زندگی حمایت می‌کند. دیوارها را به فنس‌های الکتریکی تشبیه و عدم دانش انسان‌ها به ماورای دیوارها را مانند عدم دانش یک گاو از آن‌سوی فنس‌ها می‌دانند.

ارن مسافر زمانی از آینده است تا از انسان‌ها در مقابل انقراض محافظت کند

۱۶. پدر ارن یگر کاشفِ داروی غول‌شوندگی

پدرِ ارن، گریشا یگر، یکی از مرموزترین شخصیت‌های این سری داستان است. یکی از مخاطبین خوب سایت—ستاره— در قسمت نظرهای همین مقاله، این تئوری را داده است که گریشا یگر، کاشفِ دارویی است که می‌تواند انسان‌ها را به یک غول‌شونده مبدل کرده تا از خود در مقابل غول‌ها محافظت کنند. احتمالا این نظریه از آن سکانس نشات گرفته که پدر ارن چیزی به او تزریق کرده و در ادامه ما متوجه می‌شویم که او چه قدرت خاصی به دست آورده است.

آیا پدر ارن چنین دارویی را کشف کرده و برای خود و خانواده‌اش نگاه داشته بود؟
آیا در زیرزمینی که قفل‌اش با کلیدی که پدر ارن به او داده باز می‌شود، پر از چنین دارویی است؟

به‌روزرسانی:

۱۷. با توجه به این‌که ژان شخصیت محبوب هاجیمه ایسایاما است، چه بر سر او خواهد آمد؟

در  این مقاله اشاره شد که شخصیت مورد علاقه نویسنده‌ی مانگای حمله به تایتان‌ها «ایسایاما هاجیمه» ژان کرشتاین است. حال باتوجه به علاقه‌ی ایسایاما به ژان، سرنوشت او چگونه رقم خواهد خورد؟

مخاطب گرامی انیمه‌سابتایتل، صبا، به‌این شکل نظریه‌پردازی کرده که به شرح زیر است:

1. مرگی قهرمانانه و تراژدی:

   همان‌طور که همه‌ی ما می‌دانیم، مرگِ قهرمانانه، بخشی از سرنوشتِ مشترکِ تمامِ کاراکترهای حمله به تایتان است. مشخص است برای کسی که هدفی مثل نجات یک ملت یا نجات بشریت داشته باشد بهترین پایان، مرگی سرشار از افتخار در حینِ انجامِ وظیفه است!

2. برآورده کردن آرزویی که ژان سال هاست برای رسیدن به آن تلاش می‌کند
   

   از همان قسمت‌های ابتداییِ انیمه، شاهد علاقه‌مند شدن ژان به میکاسا آکرمن بوده ایم. همچنین شاهد علاقه‌ی بی‌حد و مرز میکاسا به ارن نیز بوده‌ایم. مشخص است تا زمانی که ارن در قید حیات باشد، میکاسا تن به ازدواج با شخص دیگری نخواهد داد. پس اگر ایسایاما بخواهد ژان را به آرزویش برساند باید ارن را از سر راه‌اش بردارد!

3. ژان فرمانده جوخه‌ی شناسایی خواهد شد
   

   با توجه به صحبت های آرمین در مورد توانایی و لیاقت ژان برای فرماندهی متغیر و تحولات چهره‌ی او (که روز به روز بیش تر شبیه فرمانده اروین می شود) ممکن است که وی به مقام فرماندهی این گروه برسد. مشخص است که برای تحقق این امر،  فرمانده‌ی فعلی یعنی زو هانجی باید کنار گذاشته شود.

4. احتمال راوی بودن ژان
   

   درصد وقوع این احتمال بسیار کم است ولی ممکن است تئوریِ طرفدارها در مورد راوی بودن آرمین ارلرت اشتباه بوده باشد و این راوی مرموز کسی جز ژان نباشد.

5. تغیر دادن سرنوشت ژان بدون دخیل کردن احساسات شخصی
   

   ممکن است ایسایاما بدون اینکه احساسات شخصی‌اش را در سرنوشت کاراکترها دخیل کند، سرنوشت دیگری برای ژان رقم بزند؛ تا شاید از دیدِ طرفدارها، این حرکت، عادلانه و ظالمانه به نظر بیاید.

6. به وقوع نپیوستن هیچکدام از فرضیه‌ها
   

   با توجه به غیر قابل پیشبینی بودن این خالق قاتل، نمی توان به طور دقیق گفت که او چه برنامه‌ای برای ادامه‌ی داستان دارد.

   چه بسا ممکن است در چپترهای آینده، شاهد اتفاقات غیر قابل پیشبینیِ زیادی باشیم.

فصل سوم این انیمه توسط انیمه سابتاتیل ترجمه و به دست شما عزیزان خواهد رسید.

منابع:

ranker.com

ویکی‌پیدیای فارسی و انگلیسی و کلیه‌ی فندوم‌های معروف